اردیبهشت
هوالمحبوب
آخر هفته گذشته را تهران نبودم. رفته بوديم شمال. اصلش رفته بوديم يك كودك تازه متولد شده را ببينيم! فكر كنيد چه هيجان انگيز!!
منتها اين بار گفتيم به جاي اينكه يكراست برويم تا لاهيجان، يك كمكي راهمان را كج كنيم و برويم ماسوله را ببينيم. بعد به سرمان زد كه حالا كه تا اينجا آمديم شب را بمانيم. چقدر خوش گذشت! تازه لاهيجان هم كه رفتيم، پدر جان تصميم گرفت ما را ببرد سمت ديلمان. تا به حال آنطرفها را نديده بودم! محشر بود. بي نظير. نمي دانم ارديبهشت زيبايي آن منطقه را دو چندان كرده بود يا آنجا هميشه همينقدر زيباست. هرچند كه باران شديدي مي باريد و مه پايين آمده بود، ولي زيبايي طبيعت مجال فكر كردن به چيز ديگري را نمي داد. بخاطر هوا زود برگشتيم. به حقيقت زيباترين مناظري بود كه از جنگلهاي شمال ديده ام. حتماً در سفر بعدي يك روز را به ديلمان اختصاص خواهم داد!
در مجموع سفر خوبي بود. فرصت خوبي براي دور شدن از محيط تكراري اداره و خانه و خيابانهاي هر روزه!
هرچند كه اولش با شك و ترديد رفتم ولي الان خوشحالم كه رفتم! به خستگي ها و كم خوابي ها مي ارزيد! اصلاً ارديبهشت فصل خانه نشستن نيست. بايد رفت، به هركجا كه ميشود رفت، بايد رفت.
هوای بهار امسال هم که کارش از عاشقیت گذشته، به جنون نزدیکتر است! ولی زیباست.
....................................................
آهای مردم؛ من یک مشکل اساسی دارم!
من با بلاگر مشکل دارم. وقتی پست جدید می گذارم تا دو سه روز این پست جدید را به خودم نشان نمی دهد. هرچه صفحه را refresh کنم هم فایده ندارد. حتی صفحه نظرات را هم نشانم نمی دهد! یعنی هر نظر را من حداقل سه روز بعد می توانم ببینم و حتی بعضی وقتها دیرتر:(
من چه کار باید بکنم؟
2 نظر:
اين كه اردي"بهشت" گفته اند
نه اردي"جهنم"! به همين خاطر است
شاد باشيد
ایییییییییییییییییییی بر تو لعنت! شمال آمدی به من هیچ نگفتی؟ بی معرفت!
Post a Comment
<< صفحه اصلی