Tuesday, July 24, 2007

دعا

هوالمحبوب
روزهای سخت، به سختی می گذرند.
حسرت لحظه ای آرامش دارم. حسرت نگران نبودن، غمگین نبودن، به هیچ چیز فکر نکردن!
سخت می گذرند این روزهای تلخ.
درد و ناراحتی کوه کوه می آید و کاه کاه هم نمی رود.
این شده زندگی ما.
غر نمی زنم.
حتی نمی پرسم چرا.
می دانم که در برابر خواست خداوند هیچ چیز نمی توان گفت، نباید گفت.
اگر او می خواهد اینطور باشد، پس اینطور خواهد بود.
من که عقل ناقصم به حکمت پروردگار راه نمی برد. حتماً خیری در این ماجرا هست.
فقط می توانم دعا کنم.
یا حمیدُ بحق محمّد،(ص)،
یا عالیُ بحق علی(ع)،
یا فاطرُ بحق فاطمه (س)،
یا محسنُ بحق حسن (ع)،
یا قدیم الاحسانُ بحق حسین (ع)،
اللهم عجل لولیک افرج؛
همه مریضها رو به لطف و کرم بی پایانت شفا بده؛
به مادر من هم از در لطف و کرمت نگاه کن.
برحمتک یا ارحم الراحمین،
آمین یا رب العالمین!