Wednesday, October 29, 2008

سختي زندگي

هوالمحبوب
انگار اميد هيچ بهبودي نيست.
به عقب كه نگاه مي كنم مي بينم به سختي به دنيا آمدم و به سختي روزگار گذراندم و به سختي زندگي كردم و به سختي ...
زندگي براي ما سخت مي گذرد.
مي دانم كشورهايي هستند كه زندگيشان بسيار بدتر از ماست. آنقدر كه در مقايسه با آنها ما در بهشتيم. ولي اشكال اينجاست كه مي دانم كشورهايي هم هستند كه بسيار بهتر از ما زندگي مي كنند، بسيار راحتتر! و آنوقت نمي توانم نگويم كه ايكاش من ... .
چي بگم؟ مني كه يك عمر افتخار كردم به آنچه هستم، حالا آرزوي مليت ديگري را داشتن برايم تلخ است.
ما در ايران سخت زندگي مي كنيم. زندگي من خلاصه مي شود در اينكه ساعت 6:45 صبح از خانه بيرون بيايم (ديرتر از اين ساعت يعني تاخير)و بيايم سر كار. اگر بتوانم ساعت 4 بيايم بيرون خوشبختم! در غير اينصورت درست 2 ساعت تمام در ترافيك مي مانم! 2 ساعت براي مسيري كه در صبح هاي جمعه بيست دقيقه الي نيم ساعت طول مي كشد و در ساير ساعات 45 دقيقه، حداكثر يك ساعت! ساعت 7، 7:30، 8 شب برسم خانه در حاليكه خسته هستم و كلافه بخاطر كار روزانه ام و ترافيك و هواي آلوده. گپي بزنم با افراد خانواده و شامم را بخورم (اگر حالش بود!) و ساعت كه به 10، 10:30 رسيد بروم بخوابم كه بتوانم صبح زود بيدار شوم. بگذريم از آدمهايي كه هر روز مي بينمشان كه ديدنشان عذاب روح است و اتفاقاتي كه نبايد بيفتند و مي افتند و حرفهايي كه نبايد زده شوند و ... .
همين.

1 نظر:

Anonymous Anonymous گفته...

piade bia
gahi mibini ke piade raftane yek masir oonghadrha ham sakht o toolani nist va taze khoobisham ine ke vaghti miresi khoone por enerji ham hasti va az kalafegi o khastegie tahamole trafik dar zehnet asari nist...
varzeshi ham kardi
man khodam ham kheyli in karo mikonam.... az akahre khiyaboone vanak ta avvale pasdaran o nim saate piade miam ....

26/11/08 21:02  

Post a Comment

<< صفحه اصلی