من عصباني هستم
هوالمحبوب
خانواده محترم مدتيست به شدت روي اعصاب من ويولن مي نوازند.
من عصبانيم.
احساس مي كنم بدترين توهين ممكن رو شنيدم.
شايدم به اين بدي نباشه ولي به هر حال خيلي خيلي بد بود.
نمي دونم دقيقاً تا چند سالگي بايد صبر كنم.
احتمالاً تا سني كه ديگه پايي براي رفتن نداشته باشم.
............................
برادر رفته سربازي. خونه كمي غير قابل تحمل شده.
...............................
متاسفانه بايد اعتراف كنم پدر من آدم ترسويي است.
شايد هم چون من عصباني هستم اينطور فكر مي كنم.
0 نظر:
Post a Comment
<< صفحه اصلی