آش شور... تا چه حد؟!
هوالمحبوب
صبح علي طلوع پسر دايي جان اس ام اس زده كه متولد چه سالي هستي؟!! بهش گفتم و پرسيدم براي چي ميخواد. گفت يكي رو ميشناسه كه پسر خوبيه و مي خواد بدونه اگر سنش به من ميخوره يه كاري بكنه!!!
ببين آش چقدر شور شده كه پسر دايي كوچيكه ما هم به فكر شوهر دادن من افتاده!!! آي خنديدم... آي خنديدم...
.......................................
ديروز ياد آواز "ديگه اين دل واسه ما دل نميشه" افتادم تو نوار شهر قصه! يه قسمتش رو گوش دادم. چقدر دوسش داشتم.
........................................
ديروز داشتم آمار وبگذرم رو نگاه مي كردم متوجه شدم اونقدرم كه فكر مي كردم اينجا بدون بيننده نيست! من شرمنده ام از همه كساني كه به اميد خوندن يه چيزي كه ارزش داشته باشه ميان اينجا و چيز بدرد بخوري پيدا نمي كنن. من معذرت مي خوام!
0 نظر:
Post a Comment
<< صفحه اصلی