Wednesday, November 29, 2006

!رئیس

خيلي باحاله اين رئيس من!
يك سلسله سخنراني براي من در نظر گرفته با موضوع: خود باوري ، مثبت انديشي، خود مهم بيني و هرچه از اين قبيل!
هر چند وقت يه بار هوس منبر رفتن ميكنه و نظرياتش رو به سمع و نظر من ميرسونه!

بذار يه اعترافي بكنم. هميشه از اينكه تو زندگيم مسئوليتي رو دوشم باشه فرار مي كنم. البته هر وقت مجبور شدم مسئوليت بپذيرم تمام سعيم رو براي درست انجام دادنش به كار بردم و انصافاً تا حالا خراب كاري نكردم. اما هيچوقت خودم براي مسئوليت پذيري پيشقدم نشدم. به نوعي از اين كار مي ترسم و همش فكر مي كنم اگر خراب كنم چي؟ خلاصه از ترس شكست خوردن هيچوقت با پاي خودم سراغ مسئوليت نمي رم مگر اينكه مجبورم كنن. و رئيسم اينو فهميده! حالا ميخواد من به اين باور برسم كه ميتونم از عهده مسئوليتها بر بيام و اصلاً بايد جوري به مسائل نگاه كنم انگار قراره همين فردا پست رياست رو تحويل بگيرم!

گاهي وقتها از اين سخنراني هاش و اينكه من رو نقد ميكنه حرصم ميگيره ولي وقتي فكر مي كنم و مي بينم كه حرف درستي ميزنه تو دلم ازش تشكر هم ميكنم! خب من بچه منطقي هستم و شجاعت پذيرش اشتباهاتم رو دارم!

خلاصه كه باحاله اين رئيس من!