Saturday, March 28, 2009

اولین پست سال 88

هوالمحبوب
سلام
میخواستم پست اول سال جدید را مفصل بنویسم. ولی نشد. نمی توانم.
دروغ چرا؟ از سال 88 می ترسم.
خوب می دانم که نباید به افکار منفی اهمیت بدهم. خوب میدانم که فکر منفی امواج منفی بیشتری را به همراه می آورد. ولی نمی توانم این فکر را از خودم دور کنم.
بگذریم
سال 87 هم گذشت. در مجموع می توانم بگویم بی تفاوت بود و بی حادثه و بی خاصیت. البته برای ما که آن سال 86 فاجعه بار (و البته برای من سالهای 84 و 85 هم به هکذا) را گذراندیم؛ شاید باید بگویم سال 86 سال بسیار خوبی بود! ولی می دانم که این بی خاصیت بودن نشانه خوبی نیست.... هرچند الان که بیشتر فکر می کنم میبینم که "بی خاصیت بودن" از "مصیبت بار" بودن خیلی بهتر است!! برای سال 88 فقط می توانم آرزو کنم که مرگ و مریضی و فاجعه نداشته باشد. هرچند که تا همینجا هم شروع سال همراه با فوت دو نفر از اقوام دور بود! و مریضی همه افراد خانواده من!
بگذریم.
کلاسهای عرفان که در سال 87 می رفتم و قرار است در سال جدید هم ادامه پیدا کند شاید جالب ترین اتفاق سال پیش بود. امیدوارم در سال جدید هم ادامه پیدا کند.
چیزی که سال قبل خیلی نگرانم می کرد بی تفاوتی خودم بود نسبت به همه چیز! هیچ اتفاقی بسیار خوشحال یا بسیار ناراحتم نمی کرد. اینکه فعل گذشته بکار میبرم به این معنی نیست که قضیه تمام شده، خیر. ادامه هم دارد! مثل همین سال تحویل امسال. مثل چیدن سفره هفت سین. مثل نگهداری از هفت سین تا پایان سیزدهمین روز فروردین. مثل روز تولدم که روز خوشایندی نبود. مثل ....
اعتراف ناخوشایندی است ولی روح زندگی مدتهاست در من مرده است.
نه شادی ها برایم پایدار می ماند و نه غمها. کلاً بی تفاوت شده ام به دنیا.
لباس جدید، تغییر دکور اتاق، رنگ کردن مو، دیدن جاهای جدید... هیچکدام دلم را خوش نمی کند. بدتر از همه اینکه حوصله دیدن آدم های جدید را هم ندارم. اصلاً حوصله کار خاصی را ندارم.
دلم می خواهد نباشم.
دلم برای خودم می سوزد. مسخره است، نه؟
بگذریم.
.........................................
از بین همه برنامه های بامزه و بیمزه صدا و سیما در ایام نوروز؛ عاشق کلاه قرمزی و آقای مجری هستم!
.........................................
پ ن: آهای کسی که گفتی گاه و بیگاه این وبلاگ را می خوانی. ای کاش این کار را نمی کردی. اینجا ملک خصوصی من است و دلم می خواهد بدون نگرانی از اینکه کسی مرا بشناسد هرچه می خواهم در مورد خودم و دیگران بنویسم. حوصله جا عوض کردن ندارم. پس لطف کن و اینجا را نخوان. ممنونم.

Wednesday, March 18, 2009

پست آخر سال!

هوالمحبوب
پايان سال يكهزار و سيصد و هشتاد و هفت!
دي دي ديديدي دي دي ديديدي ديدي ديديديدديدي ديد ديد....